loading...
دور دنیا
sodabeh بازدید : 21 دوشنبه 08 مهر 1392 نظرات (0)

همزمان با هفته دفاع مقدس و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس با حضور اعضای بسیج مهندسین قبور مطهر شهدای کازرون گلباران و عطرافشانی شد.

به گزارش روابط عمومى بسیج مهندسین کازرون، در حاشیه این مراسم، مهندس محمدجعفر شفیعی مسئول بسیج مهندسین کازرون با اشاره به مراسم غبارروبی مزار شهدای هشت سال دفاع مقدس اظهار داشت: این مراسم با هدف تجدید میثاق با شهدای هشت سال دفاع مقدس، یادآوری رشادت‌ها و دلاوری‌های از جان ‌گذشتگان و در راستای احیا کردن فرهنگ شهید و شهادت برگزار شده است. وي بيان داشت: شهدا و رزمندگان با اطاعت كامل از ولي فقيه و امام راحل پا به عرصه جهاد گذاشتند و حماسه‌ها آفريدند و امروز نيز همگي ما بايستی پشت سر ولايت فقيه حركت نمائیم.

 مهندس شفیعی با اشاره به اینکه نسل جوان امروزی ما بايستی با زنده نگه‌داشتن رشادت‌ها، دلاوري‌ها و ايثارگري‌هاي رزمندگان، جانبازان و شهدا در راستاي آباداني و پیشرفت کشور حركت نمایند، افزود: انتقال رشادت‌ها و دلاوري‌هاي رزمندگان هشت سال دفاع مقدس موجب ايجاد انگيزه و پشتكار در بين نسل جوان مي‌شود و تأثير بسيار مثبت و سازنده ای ‌مي‌گذارد.

مسئول بسیج مهندسین کازرون با تأكيد ‌بر گسترش فرهنگ شهادت‌طلبي در جامعه ابراز داشت: امروز هرچه داريم از برکات شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است و بايد نسبت به آنها قدردان و از آن به خوبی پاسداری کنیم. 

گفتنی است اعضای بسیج مهندسین کازرون در مراسم گلباران قبور شهدا پس از قرائت فاتحه و عطر‌افشاني قبور شهداي گمنام كازرون، بر سر گلزار شهداي واقع در سيدمحمد و بهشت زهرا حاضر شده و با آرمان‌هاي شهدا تجديد ميثاق كردند.

گلباران شهدا (8) 


sodabeh بازدید : 19 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)
حتما باید بالای 14 باشیم
Samuel: آره دیگه من گفتم طبق قوانین خود باشگاه پرواز اقدام کنیم...
sodabeh بازدید : 20 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

از لحظه‌ای که در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه‌ی بی‌پایانی را ادامه می‌دادند. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان جا بماند. از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آن‌ها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می‌خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.

در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه‌شان زنگ می‌زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می‌شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی‌کرد: «گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می‌روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس‌ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می‌شود. بزودی برمی‌گردیم…»

چند روز بعد پزشک‌ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آن که وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می‌کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه‌ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره‌اش کمی درهم رفت.

بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی‌حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت و وقتی همه چیز رو به راه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب‌های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بیهوش بود.

صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی‌توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می‌خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می‌زد. همان صدای بلند و همان حرف‌هایی که تکرار می‌شد.

روزی در راهرو قدم می‌زدم. وقتی از کنار مرد می‌گذشتم داشت می‌گفت: «گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آن‌ها برسید. حال مادر به زودی خوب می‌شود و ما برمی‌گردیم.» نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: «خواهش می‌کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلاً برای هزینه عمل جراحیش فروخته‌ام. برای این که نگران آینده‌مان نشود، وانمود می‌کنم که دارم با تلفن حرف می‌زنم.»

در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین‌شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی‌های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می‌کرد.

بیمارستان زن شوهر عشق همسر

sodabeh بازدید : 24 شنبه 06 مهر 1392 نظرات (0)

                                       نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرو خواهـش میکنمـ


sodabeh بازدید : 18 شنبه 06 مهر 1392 نظرات (0)
ردیف سایز ضخامت استاندارد قیمت امروز قیمت دیروز رنگ/تحویل
1 1250 0.50 رول - - سفید/فولاد اصفهان
2 1250 0.50 رول 31850 - کرم/ف/اصفهان
3 1250 0.50 رول 29050 - آبی/ف/اصفهان
4 1250 0.50 رول 29550 - آبی /ف/تهران
5 1250 0.50 رول - - پرتغالی امارات
6 1250 0.50 رول 29350 - قرمز/ف/اصفهان
7 1250 0.50 رول 37000 - سبز/ف/تهران
8 1220 0.40 رول 40000 - سبز/چین/تهران

sodabeh بازدید : 26 شنبه 06 مهر 1392 نظرات (0)

تاب کفش و قربانی گوسفند در تجمعات استقبال از روحانی در فرودگاه مهرآباد

مخالفان مذاکره با آمریکا در هنگام خروج روحانی از فرودگاه جلوی خودرو وی را گرفتند و با شعار مرگ بر آمریکا مانع از حرکت آن شدند ، در این برخورد اعتراضی یکی از مخالفان کفش خود را به سمت خودروی رئیس جمهور پرتاب کرد.



به گزارش نامه، حسن روحانی پس از بازگشت از سفر نیویورک در فرودگاه مهرآباد تهران در محوطه بیرونی پاویون ریاست جمهوری با استقبال جمعی از جوانان حامی مواضع هیات ایرانی در نیویورک مواجه شد که برای ورود او حلقه انسانی تشکیل دادند و گوسفند قربانی کردند.

رئیس جمهور در پاسخ به ابراز احساسات و شعار های حامیان خود با تکان دادن دست و از پنجره باز خودرو از آنان تشکر کرد که هوادارن به شعار روحانی روحانی تشکر تشکر و صل علی محمد بوی بهشتی آمد از اوحمایت کردند .

 روحانی پس از گذشتن از حلقه هوارادان در حالی که مخالفان وی در حال اقامه نماز بودند قصد عبور از مسیر کنار آنان را داشت که ناگهان مخالفان با ایستادن جلوی ماشین رئیس جمهور مانع از حرکت شدند و شعار مرگ بر آمریکا سر دادند.

در این هنگام یکی از مخالفان کفش خود را به سمت خودرو روحانی پرتاب کرد که به کسی اصابت نکرد.

بر اساس این گزارش در حالی که مخالفان مانع عبور ماشین رئیس جمهور شدند نیروی انتظامی تلاش کرد راه را برای عبور رئیس جمهور باز کند و در این میان چندین نفر جلوی ماشین به زمین خوردند که با هدایت نیروی انتظامی و توقف ماشین رئیس جمهور حادثه ای پیش نیامد.

در پایان ماشین رئیس جمهور به همراه تیم همراهان و حراست از فرودگاه خارج شدند.

پیش از ظهر امروز حدود 100 نفر از مخالفان مواضع و مذاکرات روحانی از بسیج دانشجویی در فرودگاه مهرآباد تهران حضور یافته بودند .

تجمع حامیان مواضع روحانی نیز از همین تعداد جوان و دانشجو در فرودگاه تشکیل شده بود .


تعداد صفحات : 14

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 134
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 23
  • بازدید سال : 314
  • بازدید کلی : 4,828