از دیروز بارون بهاری شروع به باریدن کرده وحسابی هوا پاییزی شده این هوا منو به گذشته ها می بره که بعد از ظهر روزهای پاییز که از مدرسه می اومدیم بارون می بارید و مامان برامون کدو درست می کرد به یاد اون روزا براتون کدو درست کردم . اشکان این روزا درست خیلی زیاده و این موضوع یکمی عصبیت کرده چون از یه طرف می خوای برای راضی نگهداشتن من زیاد درس بخونی و از طرفی هم دلت هوای شطرنج و بقیه شیطون بازی هات رو می کنه .
دختر کوچولوی ناز من که این روزها که مهد کودک میری میبینم که شیطون تر شدی و خیلی ورجه وورجه می کنی از شادی هات لذت می برم و عاشقانه دوستت دارم.